هدایت تکوینی
هدایت تَکْوینی نوعی از هدایت که در خلقت و فطرت موجودات وجود دارد و همه از آن بهره دارند. این هدایت غیراختیاری بوده و همه را به سوی تکامل میبرد و در مقابل آن هیچ گمراهی وجود ندارد. هدایت تکوینی دارای اقسامی است و با هدایت تشریعی تفاوت دارد.
چیستی هدایت تکوینی
خداوند همه موجودات را به گونهای آفریده که به طور غریزی و غیر اکتسابی میتوانند به سوی هدف نهائی و کمال مطلوب خود حرکت کنند. وقتی حضرت موسی(ع) پیش فرعون رفت، فرعون از او سوال کرد خدای تو کیست؟ حضرت موسی فرمود: رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است.
این هدایت که در متن خلقت و در فطرت مخلوقات وجود دارد، دارای نشانههایی مانند: عقل، غریزه، شعور، عاطفه و انواع اداراکات است. خداوند همه را هدایت نموده و راه بهرهوری از امکانات را به او یاد داده تا آنجا که طفل نیاز به آموزش شیرخوردن وزنبور عسل نیازی به آموزش ساخت کندو و درست کردن عسل و درخت سیب هیچ نیازی به آموزش برای درست کردن میوه ندارند.
هدایت تکوینی، غیر اختیاری و شامل همه موجودات شده و خداوند در نهاد همه موجودات راه رسیدن به تکامل را قرار داده است. رشد و تکامل جنین، رشد و نمو و پیشرفت دانههای گیاهان، و حرکت کُرات مختلف منظومه شمسی در مدار خود، و مانند آن، نمونههای مختلفی از هدایت تکوینی است. این هدایت تخلّفناپذیر است و در مقابل آن هیچ گمراهی وجود ندارد.
ویژگیها
با توجه به بیان ماهیت و حقیقت هدایت تکوینی، ویژگیهای آن عبارت است از:
- همه موجودات از آن بهره دارند.
- در متن خلقت و در فطرت مخلوقات وجود دارد.
- هدایت تکوینی غیر اختیاری است.
- همه را به سوی تکامل میبرد.
- در مقابل آن هیچ ضلالتی وجود ندارد.
اقسام هدایت تکوینی
این هدایت دارای اقسامی است که عبارت است از:
- هدایت تکوینی عام: خداوند، همه موجودات را به نحوی آفریده، که تمام هستی، هماهنگ و منسجم، به سوی تکامل در حرکت است. در برابر اینگونه هدایت هیچگونه ضلالتی وجود ندارد.
- هدایت تکوینی خاص (اوّلی): خداوند هدایت همه انسانها را از طریق عقل و فطرت به سمت اصول و ارزشها قرار داده که به حجت باطن تعبیر شده است. چنین هدایتی خصوصیاتی دارد که عبارتند از:
- منحصر به انسانها است.
- در میان انسانها عمومی و استثنا ناپذیر است.
- ذاتی و درونی است.
- در برابر آن، هیچگونه ضلالتی نیست؛ یعنی خداوند هیچ کس را با فطرت خداگریز و عقلی گمراه کننده، نیافریده است.
- هدایت تکوینی پاداشی(ثانوی): خداوند این هدایت را مخصوص مؤمنان قرار داده است؛ یعنی کسانی که با اختیار خویش و با کمک عقل و فطرت، مسیر هدایت را میپیمایند خداوند، باب هدایت دیگری، برتر از هدایتهای پیشین میگشاید. از این رو، این نوع هدایت را پاداشی و ثانوی (یعنی مترتب بر پذیرش هدایتهای اولی) مینامند.
برخی معتقدند: منظور از آیه دوم سوره بقره که این قرآن، هدایتگر متقین میباشد، مراتب اولیه از این نوع هدایت پاداشی است؛ یعنی اگرچه قرآن برای هدایت همه انسانها نازل شده، اما پرهیزگاران و متقیان از آن بهرهمند میشوند و اینان نیز با مداومت بر ایمان، نماز و انفاق، به مرتبه عالی هدایت پاداشی میرسند که در آیه ۵ سوره بقره، اینگونه به آن اشاره شده: «أُولئِک عَلی هُدی مِنْ رَبِّهِمْ...»؛ «آنان برخوردار از هدایتی از سوی پروردگار خویشند و آنان، همان رستگارانند»
در برابر این نوع هدایت پاداشی، ضلالتی برای کافران هست که از آن تعبیر به «اضلال کیفری» میشود؛ یعنی همانطور که پذیرش هدایتهای نخستین، تکویناً شرایط و قابلیتهای راهیابی به مراتب و مدارج بالاتری را در انسان ایجاد میکند، مخالفت و سرپیچی در برابر حقایق الهی و هدایتهای او اندکاندک از بین رفته و در برابر حق، کر، کور و لال میشود؛ «لَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها»؛
انسان یا با حُسن اختیار خود به راه درست میرود و به هدایت نهایی میرسد و یا به سوء اختیار خود، از هدایت الهی سرباز میزند و به ضلالت کیفری - عدم هدایت ثانوی - میرسد. معنای «یهدی من یشاء» و «یضلّ من یشاء»؛ نیز همین است؛ یعنی خداوند، هر کس را که بخواهد، به واسطه خوب اختیار کردن خود او، هدایت میکند و هر کس را که بخواهد، به واسطه بد اختیار کردن خود او، گمراه میکند.
فرق هدایت تشریعی و تکوینی
- هدایت تکوینی فراگیر بوده و همه عالم آفرینش را پوشش میدهد، در حالی که هدایت تشریعی مختصّ موجودات مختار و با ارادهای است که قدرت گزینش داشته باشند.
- هدایت تکوینی چون فعل مستقیم خداست، تخلفناپذیر و قطعی است. لذا در مقابل هدایت تکوینی عام، ضلالت صدق نمیکند؛ زیرا خدا در آفرینش و ربوبیت و تدبیر هرگز خطا نکرده و کسی را به انحراف نمیبرد. اما در هدایت تشریعی اختیار و اراده انسان هم دخالت دارد و بدون گزینش و انتخاب او تحقق پیدا نمیکند، و لذا قطعی نبوده و ممکن است به مرحله اجرا و تحقق نرسد؛ و در مقابل آن ضلالت و گمراهی وجود دارد و آن در جایی است که انسان به اراده خود، به غیر قانون و برنامه الهی تمسّک جوید.
- هدایت تکوینی را خدا با آفرینش و خلق موجودات و خصوصیاتی که در خلقت آنها قرار داده، انجام میدهد؛ اما هدایت تشریعی از طریق وحی و فرستادن کتابهای آسمانی و بعثت انبیا اعمال گشته و تحقّق مییابد و مهمترین فلسفه بعثت انبیا و شرایع وحیانی ابلاغ هدایت تشریعی خدا به انسان است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.
- ↑ سوره طه، آیه ۵۰.
- ↑ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۶، ص۶۱۵.
- ↑ جوادی آملی، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۵۹.
- ↑ مرکز تحقیقات سپاه، هدایت و ابعاد آن، ص۱۲.
- ↑
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۷۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ۱۳۹۲ش، ص۴۶۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۴۲.
- ↑ سوره رعد، آیه ۲۷.
- ↑ مطهری، فطرت، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.
منابع
- جوادی آملی، عبدالله، هدایت در قرآن، قم، مرکز نشر إسراء، ۱۳۸۵ش.
- مطهری، مرتضی، فطرت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۱ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.
- گروهی از نویسندگان، فرهنگ شیعه (کلام)، قم، زمزم هدایت، ۱۳۹۲ش.